مسابقه شطرنج :)

  • ۱۷:۳۵

 

این روزها تو هر جایی که میرم یه دست شطرنج با شطرنج گوشیم بازی  میکنم :)

حالا یکبار میبازم یا مساوی یا میبریم :) 

هرچند بیشتر بازی ها رو با گوشیم اجرا میکنم میبرم :)

هی به خودم میگم کاشکی یکبار دیگه مسابقات شطرنج شروع بشه و اینبار برم شرکت کنم :)

شطرنج :)


  

من همیشه مُهره مشکی رو ، بر سفید ترجیح دادم و میدم :) 

مهره سفید خطای دید برام میاره  برای همین مشکی رو ترجیح دادم :)

هر وقت مهره ام مشکی بوده مطمئنم بازی رو میبرم حتی گاهاً بازی باخته رو :)



مسابقات شطرنج جام تابستان :))

  • ۱۴:۰۰

 

 

شطرنج پارسال رو یادتونه که ؟! (اینجا )

امسال هم مسابقات شطرنجه و چند روز دیگه کلیدش استارت میخوره ! 

 اینبار دوست دارم شرکت کنم ولی منع شطرنج شدم بخاطر شدت استرس مسابقه و به

استرسش نمی ارزه که اینبار همون مقدار سلامتی مو که دارم  بخطر بندازم و شرکت کنم :|

امسال تعداد شرکت کننده ها خیلی زیادتره به نسبت قبل و بازی ها خیلی خیلی فشرده تر !

داداش بزرگم بازم اصرار پشت اصرار که شرکت کنم !

ولی من بهش گفتم نمیتونم ! 

پرسیدند چرا ؟! 

گفتم اون ایامی که مسابقه است کار دارم و نمیتونم برم :| ( ولی جدی نمیتونم برم ) 

 خیلی شانس آوردم اون ایام داداشم سر کاره و نیستش که ببینه اون ایام بخصوص کاری ندارم:)

 

تعداد شرکت کننده های امسال تا الان شدند ۲۰ نفر و این یعنی استرس بیش از حد !

داداشم مصمم هستش  منو به مسابقات بفرسته و اینبار برنده بشم که  بتونه مدیریت اون سالن رو بگیره و منو بقول خودش استخدام کنه :)) 

ولی من اصراری به بیکار کردن دیگران و استخدام خودم در این راه ندارم :))) 

و البته حوصله شطرنج هم ندارم :)


 

ولی جدی استرس و فشار زیادی رو شرکت کننده هاست ! 

استرس منم همون نوشتن حرکاته (ثبت ) تا خود حرکات !!

 اگر اون نوشتن رو حذف میکردند و مسابقه ساعت هم نداشت راحت بودم و البته

فشرده بودن مسابقه اونم از ۸ صبح تا دیروقت نمی ارزه ! جدا نمی ارزه :) 

یعنی این روزها از حوصله ی من خارجه :)

بقول میرزا خوب که چی  ؟! و بقول برادر زاده که چی بشه بریم بعد ببریم ؟!:)) 

 

باختیم اونم بدجور ناجور باختیم !!!

  • ۱۹:۳۹

جوجه ها رو آخر بازی شمردند :|:(

واقعا روز افتضاح فوتبال ایران بقول جناب رنجبر (مهمان شبکه ورزش ) بود !!

واقعاااا بد باختیم !!!

البته من معتقدم ما اول به اسم ژاپن باختیم بعد به تیمش !!

از لحاظ روانشناسی تیم ایران بنظر من اول از همه از اسم و رسم این تیم بیشتر از همه ترسید /میترسید بعد باخت !!

بنظر من تیم ملی باید در کنار پزشکای تیم ، جدی باید یه دکتر  روانشناس هم داشته باشند !


۱ ۲ ۳
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ و ﺑﻮﯼ ﮔﻞﻫﺎﯼ ﭼﺎﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﺵ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﭼﺮﺧﺶ ﭼﺮﺥ ﺧﯿﺎﻃﯽ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺩﻭﺧﺖ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﺎ ﻋﻄﺮ ﯾﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﮐﻨﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﻻﻻﯾﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﯽ ﭘﺮﺍﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﻗﺎﻣﺖ ﻋﺎﺷﻖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ.
Designed By Erfan Powered by Bayan