یازده ستاره

  • ۲۱:۴۱

 

ای جان و ای جانان من ای عشق جاویدان من نامت طنین انداز شد ایران من ایران من

تاریخ از روز ازل شعری که میخواند تویی آن سوی برد و باخت ها نامی که میماند تویی

( یازده ستاره



🌹تبریکککک به من تبریکککک به شما تبررریککککک به همگیییی 🍀

جمعه و ورزش باستانی

  • ۱۱:۲۶

ورزش زورخانه ای 



و 


اینجا 


  

 کارگردان :

واران :)

شطرنج و نتایج نهایی (درسته از آخر اول شدیم و بردیم و ... )

  • ۱۱:۳۱

شطرنج



روز دوم
من با شاگرد افتادم و ...ناز با مربی (داور).

روز دوم واقعا در عین برد هم به شاگرد باختم هم به داور هم به مربی. (مربی هم داور بود هم شرکت کننده)
نمیگم چی شد و چرا؟! ولی باختم.
در این حد که اونقدر بازی رو کش دادم که حریفم دال تمام مهره هاشو رو از دست داد فقط تونست بسختی واقعا بسختی و با ایما و اشاره های مربیش با رخ و شاه و البته فیل بیکارش تو زمین ،  شاه منو مات کنه !!

ولی خوشحال بودم  ...ناز برد .
کلی براش ذوق  داشتم . با هم دوست شدیم حتی.
ناز خودش از مربی برد قبل برد همش میترسید ولی من دلش رو قرص کردم و کلی از بازیش تعریف کردم حتی بهش گفتم  بین خودمون بمونه که :
مربی با داداش من قبلا بازی داشته و باخته :)))
پس زیادم قوی نیست ؛)
این خودش قوت قلبی بود برای اون که دیگه نترسه و با شجاعت بازیشو انجام بده و ببره !!!


اما پریروز: (دوشنبه عصر)
...ناز و دال

من و مربی که داور مسابقه هم بود.
دال  قهرمان استانی بود خیلی هم داور(همون مربیش) هواش رو داشت ؛ پارتیش کلفت بود .
ولی ...ناز مثل خودم اومده بود و اصلا داور ؛ رو به اندازه دال نمیشناخت.
...ناز قبل از بازی بهم گفت میبازم.
اما من بهش گفتم تو میبری ! اینو مطمئن باش !
تو بازیت از دال خیلی بهتره و از اون قویتری!
بهم گفت باران خانوم( اسم واقعیم)  چه من چه خودتون میدونین تو از همه مون بهتر بازی کردی و مطمئنم تو‌ خیلی قویتر از همه مونی! و نمیدونم چرا حس میکنم  تو اون بازی بازی واقعیتو در مقابل من انجام ندادی و ...
نذاشتم حرفش رو ادامه بده !!
لبخندی زدم و خیلی جدی رو بهش کردم و  گفتم اصلا هم اینطور نیست تو خوب بازی کردی و بردی همین !
منم حقم برد نبود!!
الانم مطمئنم تو میتونی  دال رو شکست بدی و ببری!!
ولی بهم قول بده اگر بردی حتماً بری مسابقات کرج رو شرکت کنی باشه ؟!
...ناز گفت باشه ولی اگر ببرم!! دال خیلی از من قویتره.
بعیده بتونم اون رو شکست بدم!  تازه اون قهرمان استان بوده.
من چی ؟ حتی مثل اون کلاسم نرفتم !!
من گفتم همینکه منو شکست دادی مربی رو  شکست دادی یعنی تو میتونی قهرمان بشی !!💪
...ناز با لبخند ناشی از ذوق زدگی  بخاطر تشویق های که بهش دادم و اعتماد به نفسی که به قول خودش بهش داده بودم خیلی ازم تشکر کرد !


...ناز با دال
...ناز برددد !بردددد !!
اون لحظه  دوست داشتم بغلش کنم اینقدر من خوشحال شدم  به جرائت میگم مامانش اونقدر خوشحال نبود.
بهش گفتم جایزه ات محفوظه!!

دال  خیلی تلاش کرد تو بازی آخر با بند پ بره بالا ولی نتونست!!
ولی ...ناز قبل از اینکه بره کلی ازم تشکر کرد بابت اعتماد به نفسی که من  بهش داده بودم!!

..............................................................................


۱ ۲ ۳
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ و ﺑﻮﯼ ﮔﻞﻫﺎﯼ ﭼﺎﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﺵ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﭼﺮﺧﺶ ﭼﺮﺥ ﺧﯿﺎﻃﯽ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺩﻭﺧﺖ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﺎ ﻋﻄﺮ ﯾﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﮐﻨﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﻻﻻﯾﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﯽ ﭘﺮﺍﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﻗﺎﻣﺖ ﻋﺎﺷﻖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ.
Designed By Erfan Powered by Bayan