عملیات فانتوم ها :)

  • ۲۱:۴۸

علی هر وقت می‌ره اونجا (خونه مامانش ) بعد میاد اینجا کلی حرف میزنه !!
امشب ازش پرسیدم اونجا بیشتر حرف میزنی یا اینجا؟
گفت اینجا !
و گفت اونجا تو دورهمی هاشون، فقط حرف میزنم:)
تو خونه اونور خیلی کم حرف می‌زنم :)
میاد اینجا قشنگ چند ساعت می‌ره رو منبر !!

یکساعت امشب اومد این عملیات رو برای من تصویری توضیح داد .
منی که خیلی خسته بودم کلی بهش گوش دادم و تمام حواسم پیشش بود:)

شما هم بخونید اطلاعات عمومی تون بره بالا :)) 


هعی :((

  • ۰۱:۴۰

امشب دو خبر تلخ شنیدم.

دومی از اولی برام دردناک تر و تلخ تر بود.

اولی خبر فوت یکی از با محبت ترین و بخشنده ترین همسایه های قدیمی مون بود که دستش تو کار خیر بود و از خیرین دلسوز و مهربان شهرمون هم محسوب میشد.

یکماهه از  سال داداشش رفته که متاسفانه با خبر شدیم خود این حاج خانوم هم به رحمت ایزدی پیوست.

یه حاج خانوم به تمام معنا . 

البته دوست و همسایه نزدیک خاله ام ایناست ! خاله ام الان کربلاست و فعلا  از این موضوع خبر نداره. 

روح این خانم شاد.


+

دومی هم اتفاق تلخ و ناگواری بود که متاسفانه برای یکی از دوستای خوبم و خانواده اش افتاد و واقعا از سر شب تا الان هی براشون دست به دعام و بشدت ناراحتم :((

فقط دعام اینکه مشکلی که براشون پیش اومده حل بشه و خدا بهشون کمک کنه  بحق امام حسین و ابوالفضل عباس 💙

این دومی از اون خبر اولی برام ناراحت کننده تر بود .

ممنون میشم برای دوستم و خانواده اش و حل شدن مشکل شون دعا کنین 🙏❤




بعد از مدت ها

  • ۱۲:۰۸

بعد از مدتها حافظه ام برگشت به حمدالله ، رمز وبلاگم یادم اومد خیلی وقت بود فراموش کرده بودم.


دیروز عصر موقع رفتن از خونه مون هم کلید رو جا گذاشتم ! دوباره بخاطر کلید به خونه برگشتم.


 

۱ ۲ ۳ ۴ . . . ۶۸ ۶۹ ۷۰
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ و ﺑﻮﯼ ﮔﻞﻫﺎﯼ ﭼﺎﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﺵ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﭼﺮﺧﺶ ﭼﺮﺥ ﺧﯿﺎﻃﯽ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺩﻭﺧﺖ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﺎ ﻋﻄﺮ ﯾﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﮐﻨﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﻻﻻﯾﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﯽ ﭘﺮﺍﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﻗﺎﻣﺖ ﻋﺎﺷﻖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ.
Designed By Erfan Powered by Bayan