با هم بخندیم ولی به هم نخندیم به سبک خواهرزاده کوچکه :)))

  • ۱۲:۲۸

 
یک :
هر کی گفت به ماهی  که حقوق میگیره چی میگن ؟!:))
بهش میگن فیش حقوقی :دی 
 
دو:
هر کی گفت به ماهی که تو بانک کار میکنه چی میگن ؟!:)) 
بهش میگن:  فیش بانکی :دی 

سه :
اگر گفتین چرا ماهی ها هیچوقت دست نمیدن ؟! 
چون دستشون خیسه :دی 

چهار :
میدونستین ماهی ها بعد از اینکه غذا میخورن سفره ماهی رو تمیز میکنند ؟!:دی 

پنج :
یکبار یه شیرینی فروشیه آتیش میگیره خشک و تر با هم میسوزن :دی 

شش:
تو زمان حضرت سلیمان یه روز  بارون میاد یهو حضرت سلیمان  داد میزنه و میگه:
 ای وای دیروز تازه قالی مو داده بودم قالیشویی :دی 




+
میدونم  تکراری نبود الکی نگین تکراری بود :)) اگر جوک /طنزهای بامزه اینچنینی دارین 
با ما و سایر دوستان ، زیر این پست به اشتراک بذارید :)) 



++

اگر براتون تکراری نبود که نیست اینا رو تو حافظه تون نگه دارین تا شب یلدا :))
بعد شب یلدا ازش رونمایی کنید :)) 

سوتی های بامزه طور :دی

  • ۱۱:۵۳

پریروز  تو روضه بودم در حین پذیرایی از مهمون ها و خستگی یهو یه خانم خیلی متشخصی با لهجه غلیظ عربی بهم گفت : به به سلام واران خانوم(اسم اصلیم)  خوبین سلامتین ؟

منم سلام دادم و  گفتم ممنونم سلامت باشین :) خوبم و اینا 

بعد در ادامه فرمودند راستی (ت)دخترم داشتم می اومدم کلی بهت سلام رسونده و احوالتو پرسیده و ...

منم  خیلی هول طور بهشون گفتم : 

مرسی ، و عربی طور و سوتی طورتر  جواب دادم و گفتم  سلام و علیکم و رحمه الله🙈😀😁😅 وخواستم  ادامه بدم و 

بگم برکاته تازه یادم اومدسوتی دادم :دی  😀😀😁🙈🙈

همینکه فهمیدم سوتی دادم :دی اونجا رو بمقصد آشپزخونه ترک گفتم :دی 😁😁😁🙈

و تا آخر مجلس خودخوری کردم چرا آخه جواب این خانم رو این شکلی دادم 😁😁😀😀😀

بعد به خودم گفتم برو بمیر که بد سوتی دادی امیدواری به خودم دادم دیگه این خانم نبینم :دی :|:))

اما امیدواری فایده نداشت چون روز بعد تو هواپیما دیدمشون :| :)) 


+

تو هواپیما نشسته بودیم کمربندهامون بسته منتظر پرواز بودیم که یهو یه خانم مسن در حد ۷۰ سال شاید البته مانتویی و خوش پوش یهو ته هواپیما داد زد و  با لهجه غلیظ  کردی گفت : صددددددقه رفع بلا برای تمام کسانی که تو هواپیما هستند و خلبان و 

مهماندار و ...بعد در ادامه با لهجه شیرین و بامزه و دوست داشتنی  خودشون داد زدن گفت آی پیله دم بگرن بینه فقیره دِ هواپیما 

مِ کسِ نناسم آقا نخوازمیش بِنمه صندوق صدقات !! :دی 😀😀😀😁😁😁😅 

ترجمه :این پول صدقه رو از من بگیرین بدین فقیری داخل هواپیما من کسی رو نمیشناسم بعد اشاره کرد به مهماندار وگفت  آقا من نمیخوام بندازم صندوق صدقات 😀😀😁😁

( یعنی خدا میدونه الانم دارم میگمش مردم از خنده  😀😀😀😁)) 

تا اینو همه  شنیدن یعنی هواپیما رفت رو هوا و ملت از خنده روده بُر شدند :دی😀😀😀😁😁😁

بعد جناب مهمان دار اومد و گفت :  حاج خانم ما اینجا کسی رو نمیشناسیم که فقیر باشه :دی😁😁😁

 شما هر وقتی از هواپیما پیاده شدین بدین دست نیازمندی یا بندازین تو صندوق :دی 😁😁😀😀😀




++

دیروز پدر رو  که داشتم تو سی سی یو بستری میکردم خیلی هول بودم خیلی زیاد بعد از آنجایی که تمام ذهنم اینبود که الان داداشم

تو راهه و میرسه  موقع فرم پر کردن و امضاء اینا مسول پذیرش ازم پرسید شما چه نسبتی با بیمار دارین ؟!

من : پِس (خواستم بگم پسرشونم 😁😁😅🙈) یهو فهمیدم دارم سوتی بدی میدم و گفتم دخترشونم 😀😀😀😁😁😁😅

فکر کنم مسئوله فهمید سوتیم رو چون گفت ایشون پسر بزرگتر ندارن ؟:)))😁😁😀 

 بعد گفت شماره تلفن خط ثابت تهران ؟!:))

من : 021 و الی آخر 😀😀😀




کی فکرشو میکرد یه شبه این همه پولدار بشم ؟!:))

  • ۱۱:۲۳

 

دیروز تو لابلای  کتابها و سررسید پارسالم چشمم به یه چیزی خورد که منو خیلی شاد کرد و کلی خندیدم :))

رو به داداش گفتم : بلاخره پولدار شدم :))  

    

بنظر شما دیدن این همه پول یه جا تو سر رسید آدم رو سر ذوق نمیاره و شاد نمیکنه ؟ :))) 


من که روحم شاد شاد شد :))

دلارهای من :))



 

حساب کردیم با پول الان ایران میشه حدودا ۴۸ میلیون تومان :) 

البته دیروز حساب کردم امروز رو نمیدونم دلار رو چند بود ؟:)) 

خدایا این دلخوشی ها هر چند کوچک رو از ما نگیر :)))

ممنونم 🙏

ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ و ﺑﻮﯼ ﮔﻞﻫﺎﯼ ﭼﺎﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﺵ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﭼﺮﺧﺶ ﭼﺮﺥ ﺧﯿﺎﻃﯽ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺩﻭﺧﺖ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﺎ ﻋﻄﺮ ﯾﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﮐﻨﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﻻﻻﯾﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﯽ ﭘﺮﺍﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﻗﺎﻣﺖ ﻋﺎﺷﻖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ.
Designed By Erfan Powered by Bayan