سال نو ، حال نو (۱۴۰۴)

  • ۱۸:۴۱

امسال برای اولین بار در طول این چند سال ، 

سال تحویل و نوروز تو آشپزخونه نیستم ، چون بخاطر 

مشکل التهاب  تنیس البو دو تا دستم و بدلیل مصدومیت و‌ از جا در رفتگی دو تا  رباط های پای راستم و فشار به پای چپم عملنا نمیتونم سر پا بمونم از اون طرف هم نمیتونم وسیله سنگین بگیرم و کلا آشپزی و پذیرایی از مهمانان رو نمیتونم داشته باشم .

پای راستم به آتل وصل است و پای چپم گاهی وصل است و گاهی هم می‌بندم که دردی حس نکنم .

عوضش زن داداش شیرازیم و داداشم و داداش کوچیکم آشپزی امسال رو تقبل کردند .

و شستن ظروف هم خواهرم و گاهی اوقات هم اون یکی زن داداشم برعهده گرفتن .

و من فقط این روزها نهایتا برادرزاده ها رو آروم میکنم و نهایت یه سفره ای پهن میکنم در همین حد .

تو این مدت چند روز عوضش گاهی مطالعه درس هام رو دارم ، اینم بگم دیشب از خدا بهترین عیدی رو گرفتم اونم این بود که به سطح سوم کلاس هام خدا رو شکر راه یافتم .

این چند روز هم  مدیتیشن رو که گاهی برای آرامش روحم انجام میدم .

البته این مال سه روزی که مهمون ها اومدند البته هفته دوم قراره به جمع مهمون های الان مون یه چند نفری هم شکر خدا اضافه بشه و بعد هم آخر تعطیلات هم یه مهمونی پاگشا داریم و تمام و سخت ترین مرحله همین قسمت است .

امیدوارم همه چی به خوبی و خوشی بخیر بگذره.


دیگه همین ها .

سال نوی شما هم امیدوارم با حال خوب و خوش رقم بخوره .

سال نو بر همگی شما دوستان عزیز مبارک باشه 🌸🌸

 

+

امشب در شب قدر ممنون میشم دعاگو منم باشید و برای سلامتیم دعای خیر کنید ، این مدت خیلی اذیت شدم .

ممنونم 

حلاوتی که تو را در چه زنخدان است / به کنه آن نرسد صد هزار فکر عمیق

  • ۱۸:۰۴

 

خدایا ! 

من در مقام کسی ایستاده ام که همه ء نعمتهای تو را لمس کرده و معترف آمده است. 

خدایا !

من لباس اذعان بخششهای تو را _ هر چند کوتاه_ به تن کرده ام .

خدایا !

رشد گیاه من اعتراف به وجود خورشید توست.

اما خردیم ، گواه اهمال و ناشایستگی من.

خدایا !

کاروانهای امید در کنار بارگاه تو فرود آمده اند و پرندگان آرزو برگرد بام تو پرواز می کنند.

خدای من !

بال پرنده  امید را با تیر یاس مشکن و در کوچه  اشتیاق ، مرا به بن بست نومیدی مکشان .  



آمین 🙏




+

عنوان :  

از حافظ 


ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ و ﺑﻮﯼ ﮔﻞﻫﺎﯼ ﭼﺎﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﺵ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﭼﺮﺧﺶ ﭼﺮﺥ ﺧﯿﺎﻃﯽ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺩﻭﺧﺖ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﺎ ﻋﻄﺮ ﯾﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﮐﻨﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﻻﻻﯾﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﯽ ﭘﺮﺍﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﻗﺎﻣﺖ ﻋﺎﺷﻖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ.
Designed By Erfan Powered by Bayan